سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دوست داشتنی

                                                 به نام خدا

سلااااااااااااااام خوبین؟چه خبر؟ دیشب یه خواب عجیب دیدم در مورد بوم سفید... خوابم بچه گونه بود ولی من دوسش داشتمتبسم

دیدم عوامل بوم سفید همگی اومدن مدرسه  ما واسه تهیه ی یه گزارش....واسه بوم سفید نه ولی نمیدونم چطوری بود

گروهشون کلا همون بود...تو سالن مدرسه قرار بود ما غذا بخوریم روی یه سفره که مدیرمون گفت مراقب باشین

کثیف نشه که از وسایل گروهه....من و عاطفه کنار هم نشسته بودیم بعد از اینکه غذا خوردیم بچه ها داشتن
اسماشونو رو یه کاغذ مینوشتن که بدن به کامیار اسمعیلی ما گفتیم آخه اسما به چه درد میخوره وقتی بوم سفید تموم
شده...بچه ها گفتن خوب شاید ببینن ما چقدر برنامشونو دوست داریم دوباره از اول...این بود که ما تصمیم گرفتیم یه
نامه از طرف همه بچه ها بنویسیم و بزاریم تو کیفی که وسایل گروه توش بود...نامه رو من وعاطفه نوشتیم و از
علاقه ی بچه ها به این برنامه گفتیم مدیرمون صدا زد بچه ها زودی برین بیرون که مهمونامون(عوامل بوم) دارن
میان غذا بخورن با عجله نامه رو تموم کردیم و هلش دادیم تو یکی از جیبای کیف ولی چون تند تند این کارو انجام
دادیم و دویدیم بیرون و چون کیف نزدیک در سالن بود و چون هوا یه ذره طوفانی بود کاغذا افتاد بیرون و آقای
اسمعیلی اونا رو ندید...عصبانی شده بودیم بد جور...حالا بین عوامل بوم سفید عوامل فیتیله نمیدونم چکار
میکردن...عمو گلی رو دیدیم که کنار پنجره داشت با یکی از همکاراش صحبت میکرد با توجه به اخلاق عمو گلی
همه فکر میکردیم که اگه نامه رو بدیم بهش میرسونه به دست آقای اسمعیلی رفتیم پیشش و ازش خواستیم که اینکارو
واسمون انجام بده ولی انگار بد جوری عصبانی بود آخه اصلا بهمون محل نزاشت...بیرونمون کردن که جلوی در
آقای عطشانی یکی از خطاطا و نقاشای شهرمونو دیدیم داشت میومد داخل که با هزار امید و ارزو رفتیم سراغش و
ازش خواستیم نامه رو هم همراش ببره و خدا رو شکر اون قبول کرد همه خوشحال منتظر بودیم بیاد بیرون ببینیم
چکار کرد که....

بیدار شدم ...دلم شکستگریه‌آور

ما چقدر بوم سفید رو دوست داشتیم ولی یه دفه تموم شد...یعنی چی؟

 

 

 

خدای درهای بسته خدای درهای باز ما را از این آستانه بگذران

نظر                  نظر   

بای تا هایمؤدب


نوشته شده در سه شنبه 89/4/8ساعت 11:28 صبح توسط نازنین نظرات ( ) |


Design By : Pichak